تأثیر مناظرات امام رضا (ع) در تمدن اسلامی
مرتضی بهرامی خشنود
از تعداد مناظرات امام رضا(ع) آمار دقیقی در دست نیست؛ اما در منابع حدیثی، چند مناظره گزارش شده که همگی در دوران ولایتعهدی امام و در حضور مأمون انجام شدهاند. در جلسه مناظره معروف امام با پیروان دیگر ادیان، عموی آن حضرت محمد بن جعفر دیباج نیز حاضر بود.
وی پس از پایان مناظره به حسن بن محمد نوفلی که ظاهراً از شیعیان امام بوده، میگوید: «اى نوفلى! دیدى دوستت چه کرد؟ به خدا قسم، گمان نداشتم که علىّ بن موسى الرّضا توان غور و غوص در چنین مسائلى را داشته باشد. او را اینگونه نمى شناختیم که در مدینه از «کلام» صحبت کند یا علمای «کلام» بر او گرد آیند.» نوفلی در جواب، به پاسخگویی امام به سؤالات مردم در مدینه اشاره میکند؛ (1) ولی روشن است که پاسخ دادن به سؤالات دینی و شرعی، غیر از مناظره با عالمان و مدعیان است. به هرحال، این سخن و دیگر قرائن و شواهد قطعی در گزارش ها، نشان میدهد که مناظرات امام رضا(ع) در دوره ولایتعهدی و در مرو(خراسان) رخ داده و اگر در دوران اقامت ایشان در مدینه نیز مناظرهای درگرفته، نادر بوده و گزارش آن به دست ما نرسیده است.
گزارش مناظرات
مهمترین منبع ما در بحث مناظرات امام رضا(ع)، کتاب عیون اخبار الرضا از مرحوم شیخ صدوق(متوفای 381.ق) است. او از حسن بن محمّد نوفلى هاشمى نقل کرده است: زمانى که علىّ بن موسى الرّضا(ع) بر مأمون وارد شدند، مأمون به وزیرش فضل بن سهل دستور داد تا علماى ادیان و متکلّمین مثل جاثلیق (عالم بزرگ نصارى)، رأس الجالوت (عالم بزرگ یهود)، رؤساى صابئین (منکرین دین و شریعت و خدا و پیامبر)، هربذ بزرگ (عالم بزرگ زردشتیان) و عالم رومیان و علمای علم کلام را گرد هم آورد تا گفتار و عقاید حضرت رضا و نیز اقوال آنان را بشنود. این مناظره که معروفترین مناظره امام رضا(ع) است، با حضور مأمون و جمع کثیری از اعضای خانواده او و سران و بزرگان، از صبح شروع میشود. امام در این مناظره، با جاثلیق(مسیحی)، نسطاس رومی(مسیحی)، رأس الجالوت(یهودی) و هربذ بزرگ(زرتشتی) مناظره میکند و پس از مجاب کردن آنان، عمران صابی(که بیدین بوده) از میان جمعیت برمی خیزد و به سؤال و جواب با امام میپردازد. مناظره او با امام برای نماز ظهر متوقف میشود و سپس تا مغرب ادامه مییابد.(2)
با توجه به اینکه این گفتوگوها در یک روز و در یک مجلس هرچند طولانی رخ داده، میتوان آنها را یک مناظره به شمار آورد؛ ولی به لحاظ تعدّد افراد طرف مناظره و تفاوت موضوع، میتوان آن را دستکم چهار یا پنج مناظره شمرد. تردید از این جهت است که در روایت، چیزی از نسطاس رومی نقل نشده که حاکی از مناظره او با امام باشد؛ ولی یکبار امام او را خطاب میکند و از او درباره تسلّطش بر انجیل میپرسد و او تأیید میکند که آن را به تمام و کمال حفظ است.(3) شاید امام با او نیز باب گفتوگویی دیگر گشوده، ولی راوی از قلم انداخته باشد. ابوالصّلت هَرَوی نیز مناظرهای میان امام رضا(ع) با علی بن محمد بن جهم را گزارش کرده که موضوع آن، عصمت انبیا است. او میگوید: «آنگاه که مأمون علماى فرق مختلف اسلامى و نیز علماى یهود، نصاری، مجوس، صابئین و سایر اهل علم و کلام را نزد حضرت رضا(ع) گرد آورد و هرکس از جاى برخاسته و سخنى گفت، جواب قاطع گرفت و ساکت ماند که گویى سنگ در دهانش گذاردهاند، [در آخر کار] علىّ بن محمّد بن جهم برخاست و گفت: یا ابن رسولالله! آیا شما قائل به عصمت انبیاء هستید...»؟ (4) از عبارت آغازین این روایت، چنین برداشت میشود که در ادامه همان جلسه بوده و قاعدتاً پس از گفتوگوی امام با عمران صابی رخ داده است. بااین حال، مرحوم صدوق برای این روایت، تعبیر «بابُ ذکرِ مجلسٍ آخَر للرضا(ع) عند المأمون...» را به کاربرده که حاکی از تباین آن با مجلس پیشین است. روایت بعدی کتاب نیز گویی گزارش دیگری از گفتوگوی علی بن محمد بن جهم با امام رضا(ع) است که اینبار از زبان خود او نقل شده و صدوق آن را «حدیثی غریب» خوانده است.(5) خبر دیگری از نوفلی نقل شده که حاکی از مناظره امام رضا(ع) با سلیمان مروزی است که «متکلّم خراسان» خوانده شده و گمان میکرده امام را به راحتی شکست خواهد داد. پیدا است که او مسلمان بوده؛ ولی به مذهب اهلبیت اعتقاد نداشته است. این مناظره در روز ترویه (هشتم ذی الحجه) رخ داده و از متن گزارش پیدا است که در آن مجلس، امام با فرد دیگری جز سلیمان طرف نبوده و موضوع اصلی بحث نیز مسئله «بداء» بوده است. نکته جالب اینکه عمران صابی که در مناظره پیشین شکست خورده و مسلمان شده بود، در این مناظره در سلک یاران امام رضا(ع) حضورداشته است.(6) گزارش دیگری نیز از حسن بن جهم نقل شده که حاکی از گفتوگوی امام رضا با دانشمندان در حضور مأمون است. امام در این جلسه به سؤالات دانشمندان و شخص مأمون درباره چگونگی اثبات امامت و مسائلی مانند رجعت و تناسخ پاسخ فرموده است.(7) این جلسه را نیز میتوان یک مناظره به شمار آورد.
علاقه مأمون به برگزاری مناظره
مرحوم صدوق پس از نقل مناظره امام با سلیمان مروزی، میگوید: «مأمون علماى فرق و مذاهب مختلف خارج از صراط مستقیم را بهخاطر حرصى که بر مقام علمى حضرت رضا(ع) داشت از هرکجای عالم دعوت میکرد که با آن حضرت به مباحثه پردازند تا او را محکوم و مجاب کنند و بر او در بحث چیره شوند تا آتش حسدش خاموش شود و بدینوسیله بتواند شهرت علمى او را لکهدار کند...».(8) از این عبارت، برداشت میشود که تشکیل مناظره میان امام رضا(ع) و عالمان دیگر ادیان و فرق، امری مستمر بوده است. پس چهبسا بیش از این موارد رخ داده باشد؛ ولی گزارش آنها به دست ما نرسیده است. به ویژه با توجه به این نکته که در آن زمان، فضای فرهنگی- مذهبی خراسان، برای برگزاری چنین جلساتی بسیار مساعد بوده است.(9) مأمون اساساً به جلسات مناظره علاقه داشت و طبق گزارشی که مسعودی از یحیی ین اکثم نقل کرده، سه شنبهها فقها و متکلّمان را به گرد خویش میخواند و مجلس مناظره برپا میکرد(10) جلسات دیگری نیز برپا میکرد که موضوع آنها امامت امیرالمؤمنین و برتری ایشان بر دیگر صحابه بوده است. مأمون در این جلسات، خود به مناظره میپرداخت و هدفش به حسب ظاهر، جلب نظر امام رضا(ع) بود ولی امام به اطرافیان خود گوشزد میفرمود که فریب نخورید، کسی جز او مرا نخواهد کشت! (11) یکی از این جلسات را یحیی بن اکثم به دستور مأمون برپا کرد و در آن، حدود چهل نفر از اهل حدیث و کلام و صاحبان رأی حضور داشتند. (12) این گزارش ها حاکی از علاقه مأمون به برگزاری چنین جلساتی است و ازاینرو، بعید نیست جلسات دیگری نیز برپاشده باشد که خبر آنها به دست ما نرسیده است.
آثار و برکات مناظرههای امام رضا(ع)
مناظرات امام با پیروان دیگر ادیان، یکی از مهمترین منابع در بررسی دیدگاههای عرضه شده توسط امام نسبت به ادیان دیگر است و با توجه به جایگاه خاص امام رضا(ع) به عنوان عالمی از آلمحمد(ع) و نیز به عنوان ولیعهد مأمون، این مناظرات و نوع تعامل ایشان با عالمان اهل کتاب، تأثیر شایانی در چند وچون همزیستی مسالمتآمیز مسلمانان با پیروان دیگر ادیان داشت و از آنجا که همزیستی ادیان در کنار هم یکی از مؤلفههای مهم فرهنگ و تمدّن اسلامی به ویژه در منطقه خراسان و ایران است، اثر تمدّنی این مناظرات را نمیتوان نادیده گرفت. به علاوه، در قرون اولیه، عقاید شیعی مجال کمتری برای مطرح شدن مییافت و از اینرو، چه بسا عالمان دیگر ادیان، عقاید اسلامی را همانی میپنداشتند که از زبان علمای عامه میشنیدند؛ اما برپایی مناظره با امام رضا(ع) دریچهای جدید به روی آنان گشود و آنان را با معارف اهلبیت(ع) آشنا کرد.
به نظر میرسد که این مناظرات توانسته معارف اهلبیت را بیش از پیش توسعه دهد و آنها را از باوری شاذ و متعلق به اقلیتی ضعیف؛ به عنوان مکتبی وزین و شایان توجه بشناساند.
به علاوه، رفتار امام رضا(ع) در مواجهه با دیگر ادیان، دستکم در دو بُعد دیگر نیز اثرگذار بوده است: الف) نمایاندن جایگاه ادیان دیگر در نظر اسلام؛ ب) نشان دادن جایگاه اسلام در متون الهی ادیان دیگر. این امر، تأثیرات بسزایی در تاریخ اندیشه و فرهنگ شیعی و نیز بازخورد آن در دیگر منابع داشته است.(13)
بررسی متن مناظرات نشان میدهد که آن حضرت ضمن سخنگویی بهقدر توان فکری و اعتقادی هرکس و نیز احتجاج به کتابهای آسمانی خود آنها، جهت حفظ احترام هر فرد و زبان او، با هر کس به زبان خودش سخن میگفت؛ (14) در حالی که میتوانست با همه به عربی سخن بگوید که زبان رسمی در آن روزگار بوده است. به علاوه، رفتار و گفتار امام با طرف مناظره (غیرشیعیان و حتی غیرمسلمانان)، بسیار محترمانه و مؤدبانه است و یک بار که سلیمان مروزی در مناظره درمانده میشود و مأمون به او خشم میگیرد که چرا تناقضگویی میکنی، امام مأمون را نهی میکند و میفرماید: کلامش را قطع نکنید و سپس به سلیمان میفرماید سؤالت را بپرس و اجازه نمیدهد او را تحقیر کنند.(15)
نکته دیگر اینکه خلفای عباسی محدودیتهایی برای شیعیان و علویان فراهم کرده بودند و این باعث دوری آنان از ائمه شده و از نظر فراگیری اعتقادات، مشکلاتی برای آنها پدید آورده بود. (16)
اما برپایی این مناظرات، زمینه را برای پاسخ دادن به بسیاری از سؤالات و شبهات فراهم میساخت؛ درنتیجه، باعث انسجام و تقویت جامعه شیعی میشد و بالمآل، انگیزه و فرصت بیشتری را برای پیشبرد و توسعه تمدن اسلامی، در اختیار شیعیان میگذاشت. به باور یکی از محققان، «تلاش برای تحکیم مبانی کلامی تشیع امامی و نشان دادن تسلّط ائمه شیعی بر میراث نبوی و علوی در گفتوگو با بزرگان ملل و نحل، یکی از اهداف امام رضا(ع) در هجرت به خراسان بوده است. (17)
نتیجه:
در کتاب عیون اخبارالرضا، درمجموع، هفت یا هشت مناظره میان امام رضا(ع) و دانشمندان و ادیان و فرق نقل شده که همگی در خراسان (مرو) و در حضور مأمون بوده است؛ ولی بعید نیست که آن حضرت مناظرات دیگری نیز داشته که گزارش آنها به دست ما نرسیده است. این مناظرات، هم باعث تقویت جایگاه شیعه و ترویج معارف اهلبیت در میان مردم بود و نقش تمدّنی شیعیان را تحکیم میکرد و هم فرهنگ گفتوگوی صحیح و محترمانه میان صاحبان آرای مختلف را تقویت میکرد و بدینسان یکی از مهمترین مؤلفههای تمدّن اسلامی (همزیستی با صاحبان دیگر ادیان و اندیشهها) را میتوان وامدار مناظرات امام رضا(ع) به شمار آورد.
پینوشتها:
1. صدوق، محمد بن علی بن بابویه، عیون اخبار الرضا، تهران، انتشارات جهان، 1378 ه.ق، ج 1، ص 177.
2. صدوق، همان، ج 1، صص 154 ـ 177 (باب 12).
3. همان، ج 1، ص 157.
4. صدوق، همان، ج 1، صص 191 ـ 195 (باب 14).
5. صدوق، همان، ج 1، صص 195 ـ 204 (باب 15).
6. صدوق، همان، ج 1، صص 179 ـ 191 (باب 13).
7. صدوق، همان، ج 2، صص 200 ـ 185 (باب 46، ح 1).
8. صدوق، همان، ج 1، ص 190.
9. ر.ک: میرحسینی، یحیی، «تعامل امام رضا با مهمترین جریانهای کلامی- فکری غیرشیعی»، ابعاد شخصیت و زندگی حضرت رضا، سرپرست علمی: دکتر احمد پاکتچی، به اهتمام: مرتضی سلماننژاد، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق با همکاری بنیاد بینالمللی امام رضا و پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات، چاپ اول، 1392 ه.ش، ج 2، صص 321 ـ 323.
10. مسعودی، ابوالحسن، مروج الذهب، تحقیق: اسعد داغر، قم، دارالهجره، چ دوم، 1409 ق، ج 3، ص 432.
11. صدوق، همان، ج 2، صص 184 ـ 185 (باب 45، ح 1).
12. صدوق، همان، ج 2، صص 185 ـ 200 (باب 45، ح 2).
13. ر.ک: حاج منوچهری، فرامرز، «ادیان دیگر با رویکرد رضوی»، ابعاد شخصیت و زندگی حضرت رضا، سرپرست علمی: دکتر احمد پاکتچی، به اهتمام: مرتضی سلماننژاد، تهران، انتشارات دانشگاه امام صادق با همکاری بنیاد بینالمللی امام رضا و پژوهشگاه فرهنگ و هنر و ارتباطات، چاپ دوم، 1393 ه.ش، ج 1، صص 282 ـ 309.
14. ر.ک: حاج منوچهری، فرامرز، همان، صص 292 ـ 293. 15؛ صدوق، همان، ج 1، ص 186.
16. جعفریان، رسول، حیات فکری و سیاسی امامان شیعه، انتشارات انصاریان، قم، چاپ پنجم، 1381 ش، ص 451.
17. زرگرینژاد، غلامحسین، تاریخ تحلیلی اسلام از بعثت تا غیبت، تهران، سازمان مطالعه و تدوین کتب دانشگاهی در علوم اسلامی و انسانی (سمت)، چاپ نهم، 1401 ه.ش، ص 187.